کلاس نوشتِ دانشگاه(۲۹)تغییر نگرش به رسانه با دانشجویانی پویا و پروژههایی شگفتانگیز
یادداشتی از تجربهای بهیادماندنی در کلاس روانشناسی رسانه و تبلیغات گروه روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد شیراز

او با استقبالی صمیمانه این ایده را پذیرفت و کلاسی که گمان میرفت به دلیل اختیاری بودن و غیبت چندساله در برنامه درسی چندان مورد اقبال قرار نگیرد، بهتدریج به یکی از پویاترین تجربههای آموزشیام تبدیل شد.
کلاس با تعداد اندکی از دانشجویان آغاز شد، اما بهمرور تعداد شرکتکنندگان به حدود 60 نفر رسید؛ عمدتاً دانشجویان ترمهای پایانی که با انگیزه و اشتیاقی کمنظیر به این دوره پیوستند.
هدف اصلی ام اما تغییر نگرش دانشجویان به رسانه و تبلیغات بود. هر هفته روزنامههای همان روز را تحلیل میکردیم، از سواد رسانهای گفتیم و تأثیر اخبار و تبلیغات بر مخاطبان را بررسی کردیم.
با الهام از روشهای تدریس دانشگاه استنفورد کوشیدم مفاهیم را به شکلی نسبتا نوآورانه ارائه کنم. دانشجویان نیز با ارائه مینیپروژههایی در قالب تصویر، فیلم و پادکست -که تماماً حاصل کار خودشان بود- مرا شگفتزده کردند؛کیفیت بالای این پروژهها گواهی بر خلاقیت و تعهد آنها بود.
این کلاس، با حضور دانشجویانی منظم، کنجکاو و بااخلاق، به یکی از بهترین تجربههای تدریسم تبدیل شد. در هفتههای پایانی، پس از پایان کلاس، به پیشنهاد یکی از دانشجویان، عکسی یادگاری با گروهی از این 60 دانشجوی پرشور ثبت کردیم؛ لحظهای که یادبودی از یک تجربه آموزشی خاطرهانگیز شد.
برای همه این دانشجویان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم. این کلاس برای من،یادگاری ارزشمند از یادگیری، همکاری و همافزایی بود.