کلاس نوشتِ دانشگاه(۱۷) بودنِ متفاوت!
قصد دارم از این ترم «تجربه نگاری» هایم را از تدریس در کلاس های درس به اشتراک بگذارم. این «تجربه نگاری» ها، هم برای خودم خوب است -تا با مقایسه کلاس ها بتوانم در پایان ترم، تصویری از عملکردم داشته باشم و بر اساس آن به برنامه های بهتری برای آینده برسم-والبته برای دیگرانی که بعدها به حوزه تدریس ورود می کنند با مطالعه این تجربه نگاری ها شاید بهره ای بِبَرند. و در نهایت این که اگر این خاطره نگاری ها ادامه یافت و اگر بازخورد خوبی داشت بعدها کتاب شوند.برای نام این خاطره نگاری ها در نهایت به «کلاس نوشت» رسیدم.
کلاس های ورودی ترم جدیدی ها روی دور افتاده و اغلب دانشجوها -که جوان و کم سن و سال هستند- سر کلاس ها حاضر می شوند.
حضور آنها صرفا برای «بودن» و «غیبت نخوردن» نیست اغلب آنها مشتاقانه در بحث های مطرح شده حوالی درس مبانی جامعه شناسی شرکت می کنند.
بعضی شان اطلاعات بالایی دارند و مشخص است که اهل مطالعه هستند.
لیست حضور و غیاب هم به دستم رسید و کم کم دارم چهره به چهره بچه ها را می شناسم هرچند تعدادشان حدود ۱۸۰ نفر-مجموع سه کلاس- زیاد است و حتما خیلی هایشان را اسما تا پایان ترم هم نخواهم شناخت که لابد از عوارض میانسالی است!
در اتاق گروه روانشناسی، دکتر یزدان فر مدیر خوش اخلاق گروه هم در بین زمان استراحت کلاس هایش در اتاق گروه حاضر است و دلسوزانه به سوالات دانشجوها پاسخ می دهد. او تا آنجا که برایش امکان پذیر است به مشکلات دانشجوها رسیدگی می کند.
خانم مهندس امیری کارشناس گروه هم مثل همیشه با صبر و حوصله در حال راه انداختن کار دانشجوهاست. به نظرم او می تواند دو واحد درس «روانشناسی اجتماعی» تدریس کند؛برخورد مناسب و متعادل با دانشجوها طوری که احترام دوجانبه رعایت شود از ویژگی های خانم امیری است که لازم بود بنویسم.