وبلاگ

یک درد دل…/اینجا کار فرهنگی بی بهاست

این یکی از تلخ ترین یادداشت هایم است که نمی دانم انتهایش چه می شود.مدت هاست با خودم درگیرم و محتوای درون ذهنم را سبک و سنگین می کنم که بنویسم،ننویسم؟

مهدی بذرافکن/کارشناس تبلیغات فرهنگی

تحصیلات دانشگاهی ام مستقیم و غیر مستقیم حوالی فرهنگ است.

بیشتر از 20 سال هم در یک محیط فرهنگی کار کرده ام و طبعا به همین سبب با انواع سازمان های دولتی و خصوصی فرهنگی در ارتباط بوده و هستم.

در طول این سال ها اما دریافته ام ارزش فرهنگ در کشور ما متاسفانه اندازه یک شلغم هم نیست.حتی اندازه یک پفک نمکی هم.

می دانم مشکلات اقتصادی کمر مردم را خم کرده و توانی برایشان باقی نگذاشته و لابد در این شرایط که همه دنبال لقمه نانی برای سیر شدن هستند می پرسید فرهنگ کیلویی چند؟!

بله متاسفانه حتی در به کار بردن این جمله منفیِ«فرهنگ کیلویی چند» هم اشتباه می کنیم.

فرهنگ را باید «مثقالی»، باید «گرمی» ارزش گذاری کرد نه کیلویی.

امروز در کشورمان وقتی می خواهی نیم کیلو شلغم بخری، فروشنده اول پول می گیرد و بعد شلغم ها را تحویل می دهد اما برای فرهنگ و کارهای فرهنگی همه انتظار دارند یا رایگان انجام شود یا به ارزان ترین قیمت ممکن یا قسطی یا صلواتی و…در یک جمله مُفتِ مُفتِ مُفت.

فلان مدیری که حقوق خوبی می گیرد زنگ می زند و دعوت می کند تا در کاری فرهنگی در سازمانش متبوعش مشورت بگیرد.

وقتی ساعت ها وقت می گذاری و کار او را به بهترین شکل انجام می دهی نهایتش می خواهد با یک کارت هدیه 500 هزار تومانی کار را تمام کند و لابد پیش خودش می گوید مگر چه کار کرد؟ کمی فکر کرد و دو روز بعد نظرش را گفت!
او هنوز به این درک نرسیده که اگر ایده یا مشاوره ای می گیرد حاصل سال ها تلاش و درس و کار در این حوزه است.

چنین مدیرانی فقط به کمیت کار بها می دهند یعنی مثلا حاضرند به یک نفر ماهی 30 میلیون تومان بدهند که هر روز برود آنجا بنشیند ور دلشان و کار خاصی هم نکند، بازدهی چندانی هم نداشته باشد اما حاضر نیستند برای یک ایده که سازمانشان را به تغییرات خوبی می رساند هزینه کنند.

از این دست موارد زیاد است. تماس های تلفنی که مشورت های پیرامون انجام کارهای فرهنگی می خواهند و حتی حاضر نیستند اندازه یک پفک نمکی هزینه کنند.

انتظار دارند با همان تماس تلفنی سریع ،برنامه ای، شعاری، ایده ای تحویل شان دهی و آنها هم با دو جمله مخلصم و چاکرم و جبران می کنم به نتیجه دلخواهشان برسند.

این هایی که نوشتم حتما دم دستی ترین مسایل پیرامون کم بها بودن فرهنگ در کشورماست هرچه مسایل مهم تر و عمقی تر باشد عمق این فاجعه هم بیشتر است متاسفانه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا