وبلاگ

نابینایان،معلمانِ دیدن دوباره جهان/چشمان شان نمی بیند اما دل هایشان می درخشد

به بهانه نمایشگاه توانمندی‌های نابینایان موسسه توانگران کارآفرین در دانشگاه غدیر

مهدی بذرافکن:چهارشنبه ای که گذشت در میانه‌ یک روز عادی دانشگاهی،گویی پنجره‌ای تازه به جهان گشوده شد.

میان رفت‌و‌آمد دانشجویان، در گوشه‌ای از دانشگاه غدیر نمایشگاهی برپا بود که در ظاهر کوچک می‌نمود اما در درون، جهانِ بزرگی از انگیزه، اراده و عشق به زندگی را در خود جای داده بود؛نمایشگاه توانمندی‌های نابینایان و کم‌بینایان به مناسبت هفته‌ جهانی عصای سفید به همت انجمن علمی مددکاری اجتماعی و با همکاری مؤسسه‌ آموزشی‌فرهنگی نابینایان توانگران کارآفرین شیراز.

به دعوت یکی از دانشجویانم، خانم شایسته‌نیا -که خود از کارکنان همین مؤسسه است- تصمیم گرفتم میان کلاس‌ها سری به نمایشگاه بزنم. تصورم از چنین نمایشگاهی چند غرفه ساده و تعدادی کار دستی بود. اما تنها چند دقیقه کافی بود تا بفهمم آنچه می‌بینم نمایشگاه «انسان» است؛ انسان‌هایی که با وجود نداشتن نعمت بینایی، به درخشان‌ترین شکل ممکن زندگی را «می‌بینند».

در بدو ورود چند جوان نابینا و کم بینا با رویی خندان به استقبالم آمدند. هر کدام مشغول کاری بودند: یکی با تلفن همراهش کار می‌کرد.دیگری مشغول توضیح دادن کتابی به خط بریل بود و سومی با دقت و مهارت نام بازدیدکنندگان را با دستگاه تایپ بریل می‌نوشت.

وقتی از یکی از آن‌ها پرسیدم که چطور با گوشی کار می‌کند با اعتماد به نفس گفت: «ما از برنامه‌های گویا استفاده می‌کنیم. گوشی برایمان حرف می‌زند و ما با صدا پاسخ می‌دهیم. با همین روش تاکسی اینترنتی می‌گیریم، خرید می‌کنیم، حتی تراکنش بانکی انجام می‌دهیم.»
در چهره‌اش هیچ نشانی از محدودیت نبود. فقط آرامش و مهارتی که از تمرین و ایمان سرچشمه می‌گرفت.

کمی آن‌سوتر جوان نابینایی که دانشجوی دانشگاه شیراز بود کتاب قطوری از متون تخصصی را با خط بریل می‌خواند و هم‌زمان ترجمه می‌کرد. وقتی از سرعتش تعجب کردم لبخند زد و گفت: «بینایی تنها در چشم نیست، در ذهن ماست. ما یاد گرفته‌ایم که از راهی دیگر دنیا را ببینیم.»

آن سوی نمایشگاه خانمی نابینا با دستگاه تایپ بریل مشغول نوشتن بود. لحظاتی بعد برگه‌ای به دستم داد که نامم با نقطه‌نقطه‌های برجسته روی آن نقش بسته بود. حس خاصی داشتم؛انگار دستان او پیامی از ایمان و تلاش را روی کاغذ برایم نوشته بود.

در همین حین خانم شایسته‌نیا درباره‌ مؤسسه‌ «توانگران کارآفرین» توضیح داد. مؤسسه‌ای که حدود ۲۰ سال پیش به همت آقای محمدقاسم شایسته‌نیا تأسیس شده و امروز یکی از فعال‌ترین مراکز فرهنگی و آموزشی ویژه نابینایان در کشور است.
او گفت: «در این مؤسسه تلاش می‌کنیم تا نابینایان به‌عنوان افرادی توانمند و خلاق دیده شوند.»

با شنیدن توضیحاتش دریافتم که این مرکز چراغی است در مسیر توانمندسازی و استقلال نابینایان. بخش‌های متعددی دارد: از چاپخانه‌ی بریل و کتابخانه‌ صوتی گرفته تا استودیو ضبط صدا، کارگاه خیاطی، واحد مشاوره و مددکاری، و حتی بخش فرهنگ و انتشارات. هر گوشه‌اش نشانِ تلاشی بی‌صدا و البته عمیق است برای ساختن دنیایی برابرتر.

در میان دانشجویانی که از نمایشگاه بازدید می‌کردند می‌شد برق تحسین و تأمل را دید. یکی از آن‌ها گفت: «ما همیشه فکر می‌کردیم نابیناها فقط به کمک نیاز دارند، اما حالا دیدیم که آن‌ها چقدر می‌توانند الهام‌بخش باشند.»

در پایان بازدید وقتی از سالن بیرون آمدم دلم از قبل روشن‌تر بود. آن روز فهمیدم که «دیدن» تنها با چشم نیست. دیدن یعنی درک کردن، باور داشتن، و ادامه دادن. نابینایان این نمایشگاه به ما آموختند که می‌توان بدون دیدن مسیر را شناخت و به مقصد رسید.

نمایشگاه توانمندی‌های نابینایان در دانشگاه غدیر بیانگر این بود که محدودیت‌ها اغلب در نگاه ماست نه در توان دیگران. و شاید بزرگ‌ترین درس آن روز این بود که گاهی کسانی که نمی‌بینند، جهان را عمیق‌تر از همه ما دیده‌اند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اینستاگرام مهدی بذرافکن
دکمه بازگشت به بالا