
مهدی بذرافکن:جلسهای سهنفره که در آن، من تنها کسی بودم که «میدید». یک سوی میز آقای محمدقاسم شایستهنیا،مدیرعامل موسسه نابینایان توانگران کارآفرین شیراز و سوی دیگر خانم غزنوی قائم مقام مدیرعامل و مدیر اجرایی موسسه با تنها 10 درصد بینایی در یک چشم.
اعتراف میکنم در دقایق ابتدایی ذهنم درگیر یک پیشفرض خام بود. اینکه من بینا هستم و آنها نه. این حسِ ناپیدا، کمی سنگینی میکرد. اما پنج دقیقه هم طول نکشید که این تصور فرو ریخت. فهمیدم اشتباه میکردم. آن دو بدون اغراق از منِ بینا هم بیناتر بودند.
آقای شایستهنیا با شوخطبعی دلنشین، افتادگی مثالزدنی و تسلطی چشمگیر، موضوعات را چنان دقیق و روشن توضیح میداد که انگار «دیدن» به امری فراتر از چشم تبدیل میشد.
در کنار او خانم غزنوی با دغدغهمندی عمیق، شفافیت فکری و توان مدیریتی بالا، تصویری از تعهد واقعی را به نمایش میگذاشت. برای من این جلسه یک کلاس درس بود؛اینکه حتی در دشوارترین شرایط میتوان بهترین کار ممکن را انجام داد.
پس از جلسه در معیت خانم غزنوی افتخار بازدید از بخشهای مختلف مؤسسه توانگران را پیدا کردم. از آموزشگاه رایانه گرفته تا کارگاه خیاطی و بافتنی؛ از کتابخانه ویژه نابینایان تا استودیوی صدا؛ از چاپخانه بریل تا واحدهای صحافی و ویراستاری. هر بخش با توضیحات دقیق و پرانرژی ایشان جان میگرفت و تصویری زنده از یک مجموعه پویا را دیدگانم ترسیم می کرد.
نکتهای که بیش از همه توجهم را جلب کرد این بود که اغلب کارکنان مؤسسه، خود نابینا یا کمبینا هستند؛ حتی در تخصصیترین بخشها. باید گفت در این موسسه «محدودیت» نه بهانه است و نه مانع، در اصل نقطه شروعی است برای خلق توانمندی.
وقتی از این موسسه که -حوالی کوچه 17 خیابان سفیر شمالی شیراز قرار دارد-بیرون آمدم چشمهایم همان چشمها بود، اما نگاهم دیگر آن نگاه قبلی نبود. دیروز فهمیدم گاهی کسانی که کمتر میبینند، جهان را عمیقتر میفهمند؛ و ما با تمام بیناییمان، تازه باید یاد بگیریم چگونه واقعاً ببینیم…
نکته: بانی این دیدار جناب دکتر عمادی عزیر بود.





